زندگی با موجودات زندهی بیزبون سخته. برای من که اینطوریه و نمیتونم باهاش کنار بیام. دلیل خاصی هم براش ندارم فقط گاهی فراموش میکنم بهشون برسم.
یه مدتیه که چنتا گلدون گرفتم و گذاشتم روی سکوی اُپن آشپزخونه شاید بتونم از اینجا زندگی با موجودات زندهای که باید حواسم بهشون باشه رو شروع کنم. عصرها پرده رو کنار میزنم تا یه کمی نور بخورن. حتا گاهی میبرمشون کنار پنجره که آفتاب رو کاملن ببینن. براشون اسم انتخاب کردم و به اسم خودشون صداشون میزنم و باهاشون حرف میزنم. اما بازم یکی دوتاشون حالشون بده. حدس میزنم روشهای نگهداریشون با هم فرق داره. مثلا یکیشون نور زیاد بخواد، یکیشون آب کمتری بخواد و ازین حرفا. همچنان دارم روشون کار میکنم. یکیشون به کلی داغون شد و منم انداختمش دور. چنتا گلدون دیگه هم آوردم که بقیه احساس تنهایی نکنن. هرروز برگاشونو دستمال میکشم و نازشون میکنم. شاید اگه یه گربه جای اینا میگرفتم وضعیت خودم بهتر بود ولی ترسیدم که نکنه گربهی بدبخت زیر دستم بمیره!
نکتهی جالب اینجاست با آدمها خیلی راحتترم. اینکه بتونم با کسی زندگی کنم که بتونه حرف بزنه یا حداقل بتونه بگه دردش چیه. با هم حرف بزنیم، راه بریم، غذا بخوریم، کتاب بخونیم، فیلم ببینیم.
در هر حال باید خودمو بتونم به زندگی با زبونبستهها وفق بدم چون هرکسی ممکنه روزهای تنهایی رو در پیش داشته باشه و کِسی کنارش نباشه که علاوه بر گوش شنوا یه زبان گویا هم داشته باشه.
اینجور زندگی کردن رو از گیاه شروع کردم چون یه جورایی حس کردم اگه طوریش بشه سکوت میکنه و منم خیلی عذاب نمیکشم! نگهداری گیاه توی آپارتمان سختتر از جاهای دیگهس. هم به خاطر نوری که به گیاه میرسه و هم شرایط نگهداریش توی یه محیط کوچیکتر نسبت به طبیعت. فکر کنم جدا از ناز کردنشون با چیزی که بیشتر از همه حال میکنن موسیقیه که براشون پخش میکنم. فکر کنم خوششون بیاد از آهنگهایی که براشون میذارم و البته اون آهنگها هم زمانبندی خاص خودشو داره. صبحها موسیقی شاد و شیشوهشت، ظهرا سنتی و شبها هم کلاسیک! فکر کنم با این قضیه کنار اومدن و مشکلی نداشته باشن.
یه مدت کاشت سبزی رو امتحان کردم توی آپارتمان اما چندان موفق نبودم. یه کمی رشد داشتن ولی یه جایی دیگه رشدشون متوقف شد. فهمیدم که اینکاره نیستم چون دوبار شکست خوردم! ولی امیدوارم با این گیاهان عزیز آپارتمانی به مشکل برنخورم. تا حالا که زندگیمون مسالمتآمیز بوده و بعد از این هم به خودمون بستگی داره!
hot page...
برچسب : نویسنده : csamuraii84d بازدید : 3